هوای صبح را از هر سو نفس میکشیم دستی بر شاخساران بلند نیایش و دستی
به هیاهوی روزی و دغدغه تان لا به لای دقایق رها ساخته ایم پروردگارا با اولین
قدمهایی بر جاده های صبح نامت را عاشقانه زمزمه میکنم کوله بار دعایم خالی ایست
و موج سخاوت تو همچنان جاری نمی ایستم از حرکت تا باران مهربانی ات نایستد سپاس
و ستایش از آن توست که با چنگ خورشید در پرده شب زده ای و صبح را چون جلوه جبروت
خویش در عالم گسترده ای روز زیبایت صدفن لبریز از مهر پروردگار باشد
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,